ابریزش

لغت نامه دهخدا

( آبریزش ) آبریزش. [ زِ ] ( اِمص مرکب ) قطره قطره فروریختن آب از سقف و چشم و مانند آن.

فرهنگ فارسی

( آبریزش ) قطره قطره فروختن آب از سقف و چشم و مانند آن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم