مزدگیران

لغت نامه دهخدا

مزدگیران. [ م ُ ] ( اِ مرکب ) تصحیف مردگیران. رجوع به مردگیران شود. || ج ِ مزدگیر. دریافت کنندگان اجرت و اجر و مزد. مزدوران. رجوع به انجمن آرای ناصری در برابر مزدوران شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال تک نیت فال تک نیت فال تاروت فال تاروت فال انبیا فال انبیا