نعمت خواره

لغت نامه دهخدا

نعمت خواره. [ ن ِ م َ خوا / خا رَ / رِ ] ( نف مرکب ) روزی خوار. روزی خورنده. که از انعام دیگری ارتزاق کند. که رزق و روزی می خورد. نعمت خوار. نعمت خور :
نعمت دنیا و نعمت خواره بین
اینت نعمت اینت نعمت خوارگان.ناصرخسرو.چنین دادم جواب حاسد خویش
که نعمت خواره را کفران میندیش.نظامی.

فرهنگ فارسی

روزی خوار . روزی خورنده . که از انعام دیگری ارتزاق کند . که زرق و روزی می خورد . نعمت خوار . نعمت خور .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم