چقماقی. [ چ َ ] ( ص نسبی ) منسوب به چقماق. ( ناظم الاطباء ). آن کس که چقماق میزند یا چقماق دارد. و رجوع به چقماق شود. || ( اِ ) طعن و سرزنش. ( آنندراج ). دشنام و سرزنش. || نوعی از تفنگ که دارای سنگ و چقماق است. ( ناظم الاطباء ). تفنگ چقماقی. تفنگ چخماقی. و رجوع به چخماق شود.