نوش خور

لغت نامه دهخدا

نوشخور. [ خوَرْ / خُرْ ] ( نف مرکب ) نوشخوار. شادخوار. رجوع به نوشخوار شود. || ( اِ مرکب ) نوشخورد. شراب گوارا :
بدو گفت شادان زی و نوشخور
بیاور مخار اندر این کار سر.فردوسی.|| نام روز پنجم از ماههای ملکی است. ( برهان قاطع ) ( جهانگیری ) ( آنندراج ). || نوش خور! ( صوت مرکب ) عبارت دعائیه به معنی :نوش ! نوش باد! نوش جان ! هنیئاً. ( یادداشت مؤلف ). گوارای وجود!

فرهنگ فارسی

۱- نوش خوار ۲- روز پنجم از هر ماه ملکی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز فال احساس فال احساس فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تخمین زمان فال تخمین زمان