فرغان

لغت نامه دهخدا

فرغان. [ ف َ ] ( اِخ ) نام جد ابوالحسین موصلی محدث است. ( از منتهی الارب ).
فرغان. [ ف َ ] ( اِخ ) شهری است به یمن. ( منتهی الارب ). از بلاد یمامه است. ( از نزهةالقلوب حمداﷲ مستوفی چ لیدن ص 263 ). شهری است به یمن از مخلاف زبید. ( معجم البلدان ).
فرغان. [ ف َ ] ( اِخ ) نام شهری است مشهور از بلاد ماورأالنهر به ترکستان. ( آنندراج ). رجوع به فرغانه شود.

فرهنگ فارسی

نام شهری است مشهور از بلاد ماورائ النهر به ترکستان .

فرهنگ اسم ها

اسم: فرغان (پسر) (فارسی) (تلفظ: forghan) (فارسی: فرغان) (انگلیسی: forghan)
معنی: نام شهری در ترکستان قدیم، فرغانه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال درخت فال درخت فال میلادی فال میلادی