فرهاد پنجم

لغت نامه دهخدا

فرهاد پنجم. [ ف َ دِ پ َ ج ُ ] ( اِخ ) رجوع به اشک پانزدهم شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال فرشتگان فال فرشتگان فال چوب فال چوب فال میلادی فال میلادی