لغت نامه دهخدا
قره قشلاق. [ ق َ رَ ق ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان شهرویران بخش حومه شهرستان مهاباد واقع در 24500 گزی شمال مهاباد و 5 هزارگزی خاور شوسه مهاباد به ارومیه. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است. سکنه آن 753 تن. آب آن از رودخانه مهاباد و محصول آن غلات ، توتون ، چغندرقند، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
قره قشلاق. [ ق َ رَ ق ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان مرحمت آباد بخش میاندوآب شهرستان مراغه واقع در 34هزارگزی شمال باختری میاندوآب و 8 هزارگزی باختر راه ارابه رو میاندوآب به بناب. موقع جغرافیایی آن جلگه و باطلاق و هوای آن معتدل مالاریایی است. سکنه آن 313 تن. آب آن از زرینه رود و چاه و محصول آن غلات و پنبه. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
قره قشلاق. [ ق َ رَ ق ِ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان کیوی بخش سنجبد شهرستان هروآباد واقع در 10 هزارگزی شمال باختری مرکز بخش ( کیوی ) و 2 هزارگزی شوسه اردبیل به هروآباد. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و گرمسیر است. سکنه 135 تن. آب آن از چشمه و رودخانه و محصول آن غلات ، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
قره قشلاق. [ ق َ رَ ق ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان حومه بخش سلدوز شهرستان ارومیه واقع در 12 هزارگزی شمال خاوری نقده به مهاباد. موقع جغرافیایی آن جلگه باطلاقی و هوای آن معتدل مالاریایی است. سکنه آن 100 تن. آب آن از کدارچای ومحصول آن غلات ، چغندر، توتون ، برنج ، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
قره قشلاق. [ ق َ رَ ق ِ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان اهر واقع در 32 هزارگزی خاوراهر و 13500 گزی شوسه اهر به خیاو. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل مایل به گرمی مالاریایی است. سکنه آن 65 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان گلیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).