منصور با

لغت نامه دهخدا

منصور با. [ م َ رُ بِل ْ لاه ] ( اِخ ) ( الَ... ) قاسم بن محمدبن علی ، از سلاله الهادی الی الحق ، صاحب یمن ( متوفی به سال 1029 هَ. ق. ) از ائمه زیدیه است. در صنعا ولادت و نشأت یافت. در سال 1016 مردم با او بیعت کردند و او فرستادگانی به قبایل مختلف گسیل کرد و کارش بالا گرفت و نایب السلطنه دولت عثمانی را در یمن کشت و بر تمامی ارض یمن مستولی شد و سرانجام در شهارة درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ج 2 ص 786 ).
منصور با. [ م َ رُ بِل ْ لاه ] ( اِخ ) ( الَ... ) یعقوب بن یوسف بن عبدالمؤمن الکومی ، مکنی به ابویوسف و معروف به منصور مؤمنی ( 554-595 هَ. ق. ) از ملوک سلسله مؤمنیه در مغرب اقصی است. پس از وفات پدر به سال 580 به امارت رسید. ( از اعلام زرکلی ج 3 ص 1170 ). رجوع به همین مأخذ شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم