هلت

لغت نامه دهخدا

هلت. [ هََ ] ( ع مص ) پوست باز کردن. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || پوست برکندن. ( از منتهی الارب ). || خراشیدن پوست که خون از آن برآید. ( اقرب الموارد ).
هلة. [ هََ ل ْ ل َ ] ( ع اِ ) چراغ پایه. || باران. ج ، هلل. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
هلة. [ هَِ ل ْ ل َ ] ( ع اِ ) نموداری ماه نو. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

پوست باز کردن پوست بر کندن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال چوب فال چوب فال سنجش فال سنجش