لرزانی

لغت نامه دهخدا

لرزانی. [ ل َ ] ( حامص ) عمل لرزان. حالت و چگونگی لرزان. در حالت لرز و لرزیدن. لرزندگی :
بزرگ امید خردامید گشته
به لرزانی چو برگ بید گشته.نظامی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فرشتگان فال فرشتگان فال کارت فال کارت فال آرزو فال آرزو فال پی ام سی فال پی ام سی