نشه

لغت نامه دهخدا

نشه. [ ن َ ش ْ ش َ ] ( اِ ) مؤلف غیاث اللغات آرد: نشه به فتح نون و شین معجمه مشدد بر وزن پشه ، بیهوشی و کندی حواس که از خوردن شراب و بنگ و غیره پیدا شود. کسانی که برای این معنی نشاء، به الف و همزه ، نویسند غلط است - انتهی. اما در مآخذ دیگر چونین ضبطی دیده نشد.

فرهنگ فارسی

مولف غیاث اللغات آرد : نشه به فتح نون و شین معجم. مشدد بر وزن پشه بیهوشی و کندی حواس که از خوردن شراب و بنگ و غیره پیدا شود . کسانی که برای این معنی نشائ به الف و همزه نویسند غلط است .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم