منسوبه

لغت نامه دهخدا

منسوبه. [ م َ ب َ / ب ِ ] ( از ع ، اِ ) بر وزن و معنی منصوبه است که درست و خوب نشستن نقش و کار و مهمات باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). انتظام و ترتیب و نظم و وضع خوش و تدبیر نیک و طرز و طور پسندیده و خجسته. ( ناظم الاطباء ). || بازی شطرنج. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || بازی هفتم نرد را گویند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). مصحف منصوبه. ( حاشیه برهان چ معین ). رجوع به منصوبه شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) مونث منسوب جمع : منسوبات
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال احساس فال احساس فال کارت فال کارت فال تک نیت فال تک نیت