لغت نامه دهخدا
چقا. [ چ َ / چ ُ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان مشک آباد بخش فرمهین شهرستان اراک که در 45 هزارگزی جنوب فرمهین متصل به راه آهن اراک واقع است. دشت و سردسیر است و 307 تن سکنه دارد، آبش از قنات. محصولش غلات ، ارزن ، بنشن ، چغندر قند و صیفی. شغل اهالی زراعت و قالیبافی و راهش اتومبیل رو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).
چقا. [ چ َ / چ ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان فارسینج اسدآباد شهرستان همدان که در 33 هزارگزی جنوب باختری قصبه اسدآباد و 7 هزارگزی فارسینج واقع است. کوهستانی و سردسیر است و 800 تن سکنه دارد. آبش از قنات. محصولش غلات ، توتون ، لبنیات ، عسل و انگور. شغل اهالی زراعت ، گله داری و تربیت بوقلمون ، صنایع دستی زنان قالیبافی و راهش مالرو است. این آبادی در دو محل که به فاصله یک هزارگز واقعاند چفابالا و چقاپائین نامیده میشوند و سکنه چقابالا 350 تن میباشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).