پرهیزی

لغت نامه دهخدا

پرهیزی. [ پ َ ] ( ص نسبی ) منسوب به پرهیز. || ( حامص ) در مرکبات ، مجموع مرکب معنی مصدری دهد: لقمه پرهیزی :
مرا که نیست ره و رسم لقمه پرهیزی
چرا ملامت رند شرابخواره کنم.حافظ.

فرهنگ فارسی

پرهیز کردن
منسوب به پرهیز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال اعداد فال اعداد استخاره کن استخاره کن