هنجام
هنجام. [ هََ ] ( ص ) مردم بیکار و تنبل وکاهل و باطل و مهمل را گویند. ( برهان ) :
در دنیا سخت سختی و در دین
پی سست و میانه کار و هنجامی.ناصرخسرو.
(هَ ) (ص . ) بیکار، تنبل ، کاهل .
تنبل، بیکاره، کاهل: در دنیا سخت سختی و در دین / بس سست و میانه کار و هنجامی (ناصرخسرو: لغت نامه: هنجام ).
( صفت ) تنبل کاهن بیکاره : در دنیا سخت سختی و در دین بس سست و میانه کار و هنجامی . ( ناصرخسرو )
بیکار، تنبل، کاهل.