نخت

لغت نامه دهخدا

نخت. [ ن َ ] ( ع مص ) دانه چیدن مرغ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). نقر. نتخ. ( از اقرب الموارد ). || کنده گری کردن در چوب. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). کنده کاری کردن در چوب. ( ناظم الاطباء ). || از بیخ برکندن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || یک خرما یا دو خرما از خنور برگرفتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || به پایان رسانیدن سخن را برای کسی. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). استقصا در سخن. ( از اقرب الموارد ).
نخة. [ ن َخ ْ خ َ ] ( ع اِ ) بنده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). عبد. ( از اقرب الموارد ). رقیق. بنده از مرد و زن. ( اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || خرها. حُمُر. ( اقرب الموارد ) ( از تاج العروس ). نِخَّة. نُخَّة. ( اقرب الموارد ). || می ( ؟ ). ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . نِخَّة. نُخَّة. ( منتهی الارب ). || بقر عوامل. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( المنجد ). گاو کار کشت.( منتهی الارب ) ( آنندراج ). گاو عوامل و شبانان. ( ناظم الاطباء ). نُخَّة. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). || مربیات خانه. ( آنندراج ). مربیات. ( منتهی الارب ). تربیت شدگان در خانه. ( از اقرب الموارد ). زنهای تربیت شده در خانه. ( ناظم الاطباء ). || شتربندگان. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). شتربنده. جَمّال. ( ناظم الاطباء ). رعاء. جَمّالون. نُخّة. ( اقرب الموارد ). || شبانان. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). || باران سبک. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). باران خفیف. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || خبری که صدق و کذب آن معلوم نباشد. || دیناری که مصدق پس از اخذ صدقه جهت ذات خود می گیرد و نام آن دینار نیز نخه است. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).
نخة. [ ن ُخ ْ خ َ ] ( ع اِ ) بقر عوامل. ( المنجد ) ( اقرب الموارد ). گاو کار کشت. ( منتهی الارب ) نَخّة. رجوع به نَخّة شود. || می. ( منتهی الارب ). صحیح آن حُمُر است به معنی خرها. رجوع به نَخَّة شود. || شبانان. ( منتهی الارب ).
نخة. [ ن ِخ ْ خ َ ] ( ع اِ ) خرها. الاغ ها. ( از اقرب الموارد ). رجوع به نَخَّة شود.

فرهنگ فارسی

دانه چیدن مرغ یا بپایان رساندن سخن برای کسی .

دانشنامه عمومی

نَخت ( عربی: نخت، انگلیسی: Nakht ) یک منجم، کاتب و کاهن اعظم در دربار تحوتموس چهارم ( فرعون دودمان هجدهم در مصر باستان ) بود.
وی در «گورستان باستانی تبای ( تِبس ) » ( عربی مصری: مدینة طیبه الجنائزیه ) و در مقبرهٔ شمارهٔ «TT52» مدفون است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال سنجش فال سنجش فال آرزو فال آرزو فال نخود فال نخود