ماشل

لغت نامه دهخدا

ماشل. [ ش َ ] ( اِ ) خاله. داییزه ( در دیلمان گیلان ). ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
ماشل. [ ش ِ ] ( ع ص ) لاغر. کم گوشت. ( از فرهنگ جانسون ). رجل ماشل ، مرد لاغر کم گوشت. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

لاغر کم گوشت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو استخاره کن استخاره کن فال امروز فال امروز فال فنجان فال فنجان