لغت نامه دهخدا
قره کند. [ ق َ رَ ک َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان سراجو از بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع در 8 هزارگزی شمال خاوری مراغه و 9500 گزی شمال شوسه مراغه به میانه. موقع جغرافیایی آن دره و هوای آن معتدل سالم است. سکنه آن 240 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، نخود. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان کرباس بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
قره کند. [ ق َ رَ ک َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان سراجو از بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع در 28500 گزی جنوب خاوری مراغه و 12 هزارگزی جنوب باختری شوسه مراغه به سراسکند. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است. سکنه آن 86 تن. آب آن از چشمه سارها و محصول آن غلات ، بادام ، کشمش ، نخود. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
قره کند. [ ق َ رَ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع در 22 هزارگزی شمال خاوری قره آغاج و 30 هزارگزی جنوب شوسه مراغه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل مالاریایی است. سکنه آن 28 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).