فصل کردن

لغت نامه دهخدا

فصل کردن. [ ف َ ک َدَ ] ( مص مرکب ) جدا کردن. ضد وصل کردن :
ما برای وصل کردن آمدیم
نی برای فصل کردن آمدیم.مولوی.|| سرانجام دادن و تمام کردن کاری : ما را دل از بنها فارغ می باید که باشد که ایشان را بس خطری نیست. کار ایشان را فصل توان کرد. ( تاریخ بیهقی ).

فرهنگ معین

(فَ. کَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص م . ) ۱ - جدا کردن . ۲ - حساب پس دادن ، تصفیه حساب کردن .

فرهنگ فارسی

جدا کردن . ضد وصل کردن

ویکی واژه

جدا کردن.
حساب پس دادن، تصفیه حساب کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال ابجد فال ابجد فال لنورماند فال لنورماند