لغت نامه دهخدا
نیمه کار. [ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان باباجانی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان که در 7هزارگزی جنوب ده شیخ ، کنار رودخانه گردی قاسمان و در منطقه کوهستانی گرمسیری واقع است و 200 تن سکنه دارد. آبش از گردی قاسمان و چشمه ، محصولش غلات ، حبوبات ، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).
نیمه کار. [ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان باباجانی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاه. در 41هزارگزی جنوب شرقی ده شیخ ، 5هزارگزی قلعه میرآباد، و در منطقه کوهستانی سردسیری واقع است و یکصد تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات ، حبوبات ، صیفی ، توتون ، لبنیات ، مختصر میوه جات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).
نیمه کار. [ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان خمیر بخش مرکزی شهرستان بندرعباس.در 54هزارگزی غرب بندرعباس و 4هزارگزی راه فرعی خمیر به بندرعباس در جلگه گرمسیری واقع است و دارای 548 تن سکنه است. آبش از چاه ، محصولش خرما و غلات و شغل اهالی زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).