نیم روشن

لغت نامه دهخدا

نیم روشن. [ رَ / رُو ش َ ] ( ص مرکب ) نیمه روشن.که اندکی روشن است و کاملاً تاریک نیست :
چو آمد شب آن نیم روشن دیار
سیه مشک بر عود کرد اختیار.نظامی.

فرهنگ فارسی

نیمه روشن . که اندکی روشن است و کاملا تاریک نیست .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم