نوشان

لغت نامه دهخدا

نوشان. ( نف ، ق ) نوشنده. ( یادداشت مؤلف ). || در حال نوشیدن. ( یادداشت مؤلف ).
نوشان. [ ن َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان دشت از بخش سلوانا از شهرستان ارومیه ، در 9 هزارگزی مشرق سلوانا، در دره سردسیری واقع است و 67 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات و توتون. شغل مردمش زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان دشت از بخش سلوانا در شهرستان رضائیه در ۹ هزار گزی مشرق سلوانا در در. سرد سیری واقع است و آبش از چشمه محصولش غلات و توتون ٠ شغل مردمش زراعت و گله داری است ٠

فرهنگ اسم ها

اسم: نوشان (دختر) (فارسی) (تلفظ: nušān) (فارسی: نوشان) (انگلیسی: nushan)
معنی: نوشاندن، شیرینی بخش، نوشانیدن، به نوشیدن واداشتن، به علاوه ( صفت فاعلی از نوش ) شیرینی بخش، نوشنده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال پی ام سی فال پی ام سی فال شمع فال شمع فال ماهجونگ فال ماهجونگ