مینوگون

لغت نامه دهخدا

مینوگون. ( ص مرکب ) به سان مینو. مینورنگ. کبودرنگ.
- ایوان مینوگون ؛ کنایه از آسمان است :
فروغ از توست انجم را بر این ایوان مینوگون
شعاع از توست مر مه را بر این گردون مینائی.سنائی.|| بهشت مانند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم