مناصر

لغت نامه دهخدا

مناصر. [ م ُ ص ِ ] ( ع ص ) یاری دهنده.اسم فاعل از مناصرة. ( غیاث ) ( آنندراج ) :
لاجرم هر دو مناصر آمدند
هر دو خوشرو پشت همدیگر شدند.مولوی.رجوع به مناصرة شود.
مناصر. [ م َ ص ِ ] ( ع اِ ) جاهای یاری دادن. ( غیاث ) ( آنندراج ).

دانشنامه عمومی

مناصر ( به عربی: مناصر ) یک شهرداری در الجزایر است که در استان تیپازه واقع شده است. مناصر ۲۵٬۴۸۰ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم