لغت نامه دهخدا
- ایام معدودات ؛ روزهای اندک و قابل شمارش : ایاماً معدودات فمن کان منکم مریضاً او علی سفر فعدة من ایام اخر. ( قرآن 184/2 ). ذلک بانهم قالوا لن تمسنا النار الا ایاماً معدودات و غرهم فی دینهم ماکانوا یفترون. ( قرآن 24/3 ). و اذکروا اﷲ فی ایام معدودات فمن تعجل فی یومین فلااثم علیه. ( قرآن 203/2 ).
- || سه روز تشریق است که سپس یوم النحر آید. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ).