لغت نامه دهخدا
رؤیت حق به بر معتزلی
دیدنی نیست ببین انکارش.خاقانی.و رجوع به معتزله شود.
- معتزلی مذهب ؛ آنکه بر مذهب معتزله است : محمود با آن جماعت تدبیر کرد که فردوسی را چه دهیم گفتند پنجاه هزار درم و این خود بسیار باشد که او مردی رافضی است و معتزلی مذهب. ( چهارمقاله ).