لغت نامه دهخدا مرغ پر. [ م ُ پ َ ] ( نف مرکب ) سریعالحرکة. تیزرو. || در بیت ذیل استعاره از تیر است : دیودلان سرکشش حامل عرش سلطنت مرغ پران ترکشش پیک سبای مملکت.خاقانی.