مذ

لغت نامه دهخدا

مذ. [ م ُ ] ( ) به معنی صاحب و خداوند باشد و مرکب می آید همچو اسفندارمذ. ( برهان قاطع ). اشتباه است ، چه اسفندارمذ مرکب است از: اسفند = اسپند + ارمذ = ارمئتی. این کلمه با بد ( پسوند اتصاف ) در سپهبد، موبد، گهبد خلط شده است. ( حاشیه دکتر معین بر برهان قاطع ).
مذ. [ م ُ ] ( ع ق ) از آنگاه باز. ( منتهی الارب ). ابتدای زمان. از آن زمان. ( غیاث اللغات ). منذ. رجوع به منذ شود.

فرهنگ فارسی

ابتدای زمان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال نخود فال نخود فال چای فال چای فال تاروت فال تاروت