مدجن

لغت نامه دهخدا

مدجن. [ م ُ ج ِ ] ( ع ص ) مقیم گردنده در جائی. ( آنندراج ). مقیم در جائی. ( ناظم الاطباء ). رجوع به داجن شود. || یوم مدجن ؛ روزی تاریک از میغ. ( مهذب الاسماء ). روز ابرناک. ( آنندراج ). رجوع به ادجان شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال آرزو فال آرزو فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال راز فال راز