محصوب

لغت نامه دهخدا

محصوب. [ م َ ] ( ع ص ) سرخجه برآورده. مبتلا به سرخجه. محصب. ( از منتهی الارب ). سرخجه شده. ( دهار ). سرخجه برآمده. ( مهذب الاسماء ). رجوع به حصبه شود.

فرهنگ فارسی

سرخجه بر آورده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال امروز فال امروز فال تاروت فال تاروت فال احساس فال احساس