لغت نامه دهخدا محرابگه. [ م ِ گ َه ْ ] ( اِ مرکب ) محرابگاه. مسجد. ( غیاث ) ( آنندراج ) : در این محرابگه معبودشان کیست وزین آمد شدن مقصودشان چیست.نظامی.