مجاهدات

لغت نامه دهخدا

مجاهدات. [ م ُ هََ / هَِ ] ( ع اِ ) جهادها و کارزارها در راه خدا. ( ناظم الاطباء ). ج ِ مجاهدة. و رجوع به مجاهدة و مجاهدت شود. || جنگ کردن با جد و جهد. || رنجها و مشقتها و محنتها. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( مصدر و اسم ) جمع مجاهدت ( مجاهده ) .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم