گل رعنا

لغت نامه دهخدا

گل رعنا. [ گ ُ ل ِ رَ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گل دوروی. ( آنندراج ). گل دورنگ و آن گلی باشد از اندرون سرخ و بیرون زرد. ( غیاث ). وردالحماق. ( تحفه حکیم مؤمن ). گل قحبه. وردالفجار :
جفت پرکبر نیش بی شهد است
گل رعنا دوروی و بدعهد است.سنایی ( حدیقةالحقیقة ).باد در روی گل رعنا حدیثی گفت سرد
با وجود قحبگی شد سرخ رو از انفعال.سلمان ساوجی.ز دنیا سوی عقبی ̍ شو که مانند گل رعنا
از آن رو ارغوان چینی از این رو زعفران بینی.ملا تجلی.

فرهنگ فارسی

گل دو روی . گل دو رنگ و آن گلی باشد از اندرون سرخ و بیرون زرد .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم