گسسته پی

لغت نامه دهخدا

گسسته پی. [ گ ُ س َس ْ ت َ / ت ِ پ َ / پ ِ ] ( ص مرکب )از صفات کمان است. ( آنندراج ). بریده زه :
ز بس کشید نم از آب چشم پرخونم
سپهر حال کمان گسسته پی دارد.ملا رشیدی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

بریده زه ( کمان ) .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم