کبک منقار

لغت نامه دهخدا

کبک منقار. [ ک َ م ِ ] ( ص مرکب ) که منقاری چون کبک دارد. || مجازاً، منقارسرخ :
از نثار خون دل در راه او
کرکس شب کبک منقار آمده ست.خاقانی.

فرهنگ فارسی

که منقاری چون کبک دارد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال چای فال چای فال کارت فال کارت فال اعداد فال اعداد