کاول

لغت نامه دهخدا

کاول. [ وُ ] ( اِ ) سفره چی و بکاول. ( ناظم الاطباء ). مخفف بکاول که ترکان توشمال گویند و سفره چی را نیز گفته اند. ( برهان ). در ترکی جغتایی بکاول بمعنی صاحب منصب و کسی است که مأمور چشیدن مشروبات است. ( از حاشیه برهان چ معین ). || گندنای کوهی را هم میگویند و آن را به عربی کراث الکرم خوانند. ( برهان ). کراث الکرم و گفته اند که کراث جبلی است. ( فهرست مخزن الادویه ).
کاول. [ وُ ]( اِخ ) کابل ، پایتخت افغانستان. رجوع به کابل شود.

فرهنگ فارسی

کراث الکرم

دانشنامه عمومی

کاول ( انگلیسی: Cowell, South Australia ) یک منطقه مسکونی در استرالیا است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم