کامل شدن

لغت نامه دهخدا

کامل شدن. [ م ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) به انجام رسیدن. انجام شدن. ( یادداشت مؤلف ). به حد کمال رسیدن. کمال یافتن. بی نقصان شدن.

فرهنگ فارسی

بانجام رسیدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم