پنج هزار

لغت نامه دهخدا

پنج هزار. [ پ َ هََ / هَِ ] ( عدد مرکب ، اِ مرکب ) رقمی که پس از چهارهزارونهصدونودونه آید. خمس الف. خمسةآلاف.
پنج هزار. [ پ َ هََ ] ( اِخ ) نام دهستانی ( بلوک ) در اشرف مازندران. ( سفرنامه مازندران و استراباد رابینو ص 62 و 64 و 125 ).

فرهنگ فارسی

نام دهستانی در اشرف مازندران
رقمی که پس از چهار هزار و نهصد و نود و نه آید پنج بار عدد هزار خمس الف.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال میلادی فال میلادی فال تماس فال تماس فال چوب فال چوب