پس پای

لغت نامه دهخدا

پس پای. [ پ َ س ِ ] ( اِ مرکب ) پشت ِ پای یا شاید بمعنی تیپا و اردنگ : در جمله نزدیک آمد که این هراس فکرت و ضجرت بر من مستولی گرداند وبه یک پس پای در موج ضلالت افکند. ( کلیله و دمنه ).

فرهنگ فارسی

شاید بمعنی تیپا و اردنگ

دانشنامه عمومی

پس پای یا مو دوپیکر یک ستاره است که در صورت فلکی دوپیکر قرار دارد.
نام پس پای از زبان پارسی میانه گرفته شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم