پرندو

لغت نامه دهخدا

پرندو. [ پ َ رَ ] ( ق مرکب ) شعوری گوید( ج 1 ص 245 ): ترخیم لفظ پرندوش است بمعنی پریشب.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم