ولی ده

لغت نامه دهخدا

( ولیدة ) ولیدة. [ وَ دَ ] ( ع ص ، اِ ) کودک مادینه. ( از منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). دخترزاده. ( مهذب الاسماء ). || پرستار. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ). || کنیز. ( اقرب الموارد ). ج ، ولائد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( مهذب الاسماء ). || زن مولوده میان عرب. ( منتهی الارب ). المولودة بین العرب. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

کودک مادینه دختر زاده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال تاروت فال تاروت فال حافظ فال حافظ فال چوب فال چوب