وسایل صحنه

فرهنگستان زبان و ادب

{props/ prop, properties, scenery, set props/ set prop} [سینما و تلویزیون] اثاثیه و اشیای منقول موجود در صحنه

ویکی واژه

اثاثیه و اشیای منقول موجود در صحنه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال کارت فال کارت فال درخت فال درخت فال پی ام سی فال پی ام سی