والیدن

لغت نامه دهخدا

والیدن. [ دَ ] ( مص ) بالیدن. نمو کردن. رشد کردن. || فخر کردن. مباهات کردن. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ عمید

۱. بالیدن، نمو کردن.
۲. (مصدر متعدی ) فخر کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم