هواده

لغت نامه دهخدا

( هوادة ) هوادة. [ هََ دَ ] ( ع اِمص ) نرمی. || دستوری. رخصت. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || ( مص ) صلح نمودن. || میل کردن. || نرم رفتن. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

نرمی دستوری

فرهنگستان زبان و ادب

{aerator} [مهندسی محیط زیست و انرژی] وسیله ای که با آن می توان سطح تماس هوا را با آب یا پساب افزایش داد

ویکی واژه

وسیله‏ای که با آن می‏توان سطح تماس هوا را با آب یا پساب افزایش داد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال احساس فال احساس فال احساس فال احساس فال تاروت فال تاروت