نیک منظر

لغت نامه دهخدا

نیک منظر. [ م َ ظَ ] ( ص مرکب ) خوب رو. جمیل. ( آنندراج ). خوب صورت. خوش نما. ( ناظم الاطباء ). زیبا. زیباروی :
ای بسا نیک منظرا که هنر
منظرش را سزای مخبر نیست.عنصری.

فرهنگ عمید

خوش نما، زیبا، خوب رو.

فرهنگ فارسی

(صفت ) ۱- خوش نما . ۲ - خوبروی زیبا .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم