نق زدن

لغت نامه دهخدا

نق زدن. [ ن ِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) غر و لند کردن.

فرهنگ معین

(نِ. زَ دَ ) (مص ل . ) (عا. ) ۱ - بهانه - جویی کردن . ۲ - غرغر کردن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - بهانه جویی کردن . ۲ - غرغر کردن . توضیح این لغت اصلا در مورد بهانه گیری کودکان و سر و صدا کردن آنان بکار میرود اما آنرا بر سبیل توسع در مورد بهانه جویی زنان ومردان بزرگ سال و اظهار نارضایی از طرف آنها نیز استعمال میکنند .

ویکی واژه

(عا.)
بهانه - جویی کردن.
غرغر کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم