نایافتن

لغت نامه دهخدا

نایافتن. [ ت َ ] ( مص منفی ) نیافتن. به دست نیاوردن. تحصیل نکردن :
سمع و بصر و ذوق و شم و حس که بدو یافت
جوینده ز نایافتن خیر امان را.ناصرخسرو.چنان راغب مشو در جستن کام
که از نایافتن رنجی سرانجام.نظامی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال چای فال چای فال راز فال راز استخاره کن استخاره کن