ناخوش احوال

لغت نامه دهخدا

ناخوش احوال. [ خوَش ْ / خُش ْ اَ ] ( ص مرکب ) بیمار. ناسالم. مریض. بدحال. که سالم و سر حال نیست. که نقاهت دارد.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه کسالت و نقاهت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال درخت فال درخت استخاره کن استخاره کن فال تاروت فال تاروت