میرغضب

لغت نامه دهخدا

میرغضب. [ ع َ ض َ] ( اِ مرکب ) جلاد. سیاف. دژخیم. روزبان. دژخی : مثل میرغضب ؛ سخت بی رحم و قسی القلب. ( از یادداشت مؤلف ).

فرهنگ معین

(غَ ضَ ) [ ع - فا. ] (اِمر. ) جلاد، مأمور اجرای حکم .

فرهنگ عمید

کسی که مٲمور اجرای حکم اعدام است، جلاد.

فرهنگ فارسی

جلاد، کسی که ماموراجرائ حکم اعدام است، دژخیم
( صفت و اسم ) دژخیم جلاد.

ویکی واژه

جلاد، مأمور اجرای حکم.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال تاروت فال تاروت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تک نیت فال تک نیت